علوم غریبه
دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, :: 21:28 ::  نويسنده : ققنوس       

خواص حروف؛ حرف الياء

در کتاب جفر جامع جوهر الاسرار الجفر الکبار علامه مرحوم محمد دهدار آمده است که؛ خواص حرف و طريق انجام آن ، به قول اكابر دين قدس الله ارواحهم بدین شرح است:


حرف الياء؛ هر كه ٢٠٦ "ي" بنويسد در هر وقتي كه باشد و با خود دارد جمله حاجت ها و كارهاي او بر آيد و هر خواص كه در جمله حرف هاست در حرف "ي" موجود است و هر كاري كه در تمام حرف ها مي آيد از حرف "ي" مي آيد و در وقت نوشتن حرف؛ اين دو اسم را بر هر كدام از حرف بخواند:

 

يا سلام يا ديان


دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, :: 21:21 ::  نويسنده : ققنوس       

در كتاب مير داماد كبير آمده كه ؛ هر گاه كسي در مشكلي فرو مانده بود و راه نجات براي خود نديد و سرگردان و نا اميد گشت ، در روز يكشنبه در ساعت شمس بر روي سه برگ درخت اين عزيمت را نوشته و در آب روان بياندازد . عزيمت فوق اين است:



بسم الله الرحمن الرحيم الله الغالب الله القاهر الله الناصر الحق به الحول و القوة ان كانت الا صحية واحدة فاذاهم خامدون يا ارحم الراحمين و صلي الله علي محمد و آله الطيبين و الطاهرين يا شكيكفي يا باسط يا هو يا الله ياالله ياالله ياالله ياالله ياالله ياالله ياالله


دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, :: 20:58 ::  نويسنده : ققنوس       
برای اینکه بدانیم آیا زن و مردی با یکدیگر ازدواج خواهند کرد یا خیر؛ از این روش که مبتنی بر علم ابجد است؛ استفاده می کنیم. ابتدا می بایستی که نام هر دو طرف و نام مادرانشان را به ابجد صغیر محاسبه کنیم. مجموع اعداد حاصله از نام مرد و مادرش را به عدد 20 اضافه کرده و اعداد مربوط به زن را نیز به همین نحو با عدد 20 جمع می کنیم. سپس هر دو عدد حاصله را با یکدیگر جمع کرده و 30 تا 30 تا از آن کم می کنیم. این عمل را تا آنجا ادامه می دهیم که عدد باقیمانده، عددی مابین 1 تا 30 گردد. سپس به جدول زیر نگاه می کنیم. چنانچه عدد در جدول وصال باشد، آن دو بهم می رسند و اگر در جدول فراق باشد، بهم نخواهند رسید. الله اعلم بالصواب.....

 

وصال
1 2 4 6 7
10 13 14 17 21
18 29 27 25 22

فراق
3 5 8 9 11
12 15 16 19 20
23 24 26 28 30



یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 17:31 ::  نويسنده : ققنوس       

 

سلام یعنی ذات خداوند تبارک و تعالی از هر عيب و نقص مصون بوده و صفاتش از هر آفتي كه به خلق منسوب گشته، سالم است.

السلام؛ صيغه مبالغه اي است كه بوسیله آن، خداوند متعال از هر عيب و نقص مبري شده است. این کلمه دارای چهار وجه است و وجه اول از خاطرتان گذشت. وجه دوم معني سلامتي است "لَهُمْ دَارُ السَّلاَمِ عِندَ رَبِّهِمْ"؛ يعني بهشت.

وجه سوم عرض تسليم است؛ به عنوان درود "وسلمت عليه تسليما" و نيز وجه چهارم عبارت است از "شجر عظام واحدتها السلام" به معناي دوستي و محبت.



 

حضرت امام رضا علیه السلام فرموده اند: هر كس 131 بار به نيت شفا بر بيمار بخواند، بيمار از رنج بيماري خلاصي يابد.

اين اسم جمالي است، عددش 131 و حروفش 4 است و براي سلامتي از شيطان و خناس 40 بار بايد بعد از هر نماز گفته شود و اگر 111 بار بربيمار خوانده شود، ان شآء الله  كه شفا می یابد.

اگر 318 بار بر نوشیدنی خوانده و به دشمن بدهید، دشمن مهربان شده و همراه داشتن وفق مربع آن موجب ايمني از امراض است.

اگر گروهی در يك جلسه، صد و بيست و پنج هزار مرتبه در مسجد يا مكاني پاك به نیت شفاي مريض لاعلاج بخوانند، بسيار مجرب و مفيد است.

براي مصونيت از شر حشرات و صدمه جانوران 15 مرتبه با حضور دل خوانده و بر انگشت سبابه "شهادت" دمیده و به صورت حصار در گرداگرد خود بگردانند تا در امن و امان قرار گيرند.

 

 

س

ل

ا

م

ا

م

س

ل

م

ا

ل

س

ل

س

م

ا



برکت منزل

ابن سینا در نسخه ای خطی دستوری را جهت رسیدن خیر و برکت و افزایش روزی و خرجی منزل نقل کرده و آن را مجرب می داند.
او گفته اگر کسی این چهار اسم را که در ادامه مطلب آمده بر چهار قطعه کاغذ نوشته و در چهار گوشه منزل دفن نماید؛ آن خانه و اهالی آن دچار بی خرجی نمی شوند.


شمال جنوب شرق غرب
عبدالرضا عبدالجلیل عبدالرحیم عبدالکریم


 


جمعه 7 بهمن 1390برچسب:, :: 12:8 ::  نويسنده : ققنوس       

 

دستورالعمل؛ علامه آية الله حسن زاده آملى
بسم الله خير الاسماء
در حيرتم كه چه نويسم ؟! روى سخنم با كيست؟ با خفته است يا با بيدار؟ اگر با خفته است، خفته را خفته كى كند بيدار؟ و اگر با بيدار است، بيدار در كار خود است. وانگهى نويسنده چه نويسد كه خود نامه سياه و از دست خويش، در فرياد است .
پيرى و جوانى چو شب و روز بر آمد
ما شب شد و روز آمد و بيدار نگشتيم
بد نوع پشم ها كه رشتيم و بد جنس تخم ها كه كشتيم
خرما نتوان خورد از اين خار كه كشتيم
ديبا نتوان بافت از اين پشم كه رشتيم
چون از كشتزارها خود، بى خبرم آسوده مى چرم، آه اگر از پس امروز بود فردايى! وليكن به قول شيخ اجل سعدى:
گاه باشد كه كودك نادان*به غلط بر هدف زند تيرى
كلمه اى چند تقرير شود، و نكاتى اندك تحرير گردد، شايد كه دلپذير افتد.
مگر صاحبدلى روزى به رحمت*كند در حق درويشان دعايى


معرفت نفس، طريق معرفت رب است، كه از سيد انبيا و هم از سيد اوصيا صلوات الله عليهما ماثور است: من عرف نفسه فقد عرف ربه، هر كس در خويشتن بينديشد و در خلقت خود تفكر و تامل كند، در يابد كه: اين شخص محير العقول، واجب بالغير است، بلكه خود و جميع سلسله موجودات را محتاج به حقيقتى بيند كه طرف و سر سلسله همه است و جز او ته همه ربط محض به اويند و چون معلول، هر چه دارد، پرتوى از علت است، تمام اشيا را مرايى جمال حق بيند. و چون معلول به علتش قائم است علت با معلول معيت دارد نه معيت مادى و اقتران صورى، بلكه معيت قيومى كه اضافه اشراقى علت به ما سواهاست. و چون در سلسله موجودات، اول علت است و با همه و در همه اول اوست، پس اول، علت ديده مى شود، سپس معلول.
دلى كز معرفت نور و ضيا ديد*به هر چيزى كه ديد اول خدا ديد
اين بنده در ابياتى گفته است:
من به يارم شناختم يارم*تو به نقش و نگار، يعنى چه؟
عقل خبير اين لطيفه را از كريمه و هو معكم اينما كنتم در مى يابد، و از گفتار حق سبحانه به كليمش كه انا بدك اللازم يا موسى مى خواند و به سر و رمز اشارت ارسطو كه ان الاشياء كلها حاضرات عند المبدا الاول على الضروره و البت پى مى برد. تا درجه فدرجه به جايى مى رسد كه مى بيند حقيقت امر، فوق تعبير بهعلت و معلو است. و چون وجود در هر جام قدم نهاد، خير محض و قدومش، خير مقدم است، و همه خيرات از يك حقيقت فائض شده اند كه ان من شى الا عندنا خزائنه، پس كل الكمالو كمال الكل، مبدا واجب الوجود است، و عقل بالفطره عاشق آن كمال مطلق است كه العقل ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان و جنت اهل كمال، همان كمال است كه جنت لقاست. در ابياتى گفته ام:
چرا زهد اندر هواى بهشت است*چرا بى خبر از بهشت آفرين است
بلكه ماسواه، شتابان به سوى او رهسپارند. در غزلى گفته ام:
معشوق حسن مطلق اگر نيست ماسواه*يكسر به سوى كعبه عشقش روانه چيست
و متاله سبزوارى چه نيكو فرموده است:
و كل ما هناك حى ناطق*و لجمال الله دوما عاشق
حالا كه عقل به فطر، طالب آن مقام است، ناچار از موانع بايد بر حذر باشد، و اگر رهزنى سد راه شد، لابد بايد با او بجنگد تا به مقصود رسد، بلكه بى رهزن نخواهد بود و نتوان بود.
در اين مشهد كه آثار تجلى است*سخن دارم ولى ناگفتن اولى است
و آن رهزن جز ما، ديگرى نيست.
تو خود حجاب خودى حافظ از ميان برخيز
خوشا كسى كه در اين راه بى حجاب رود. در ترجيح بندى گفته ام:
زنگ دل را زداى تا يارت*بدهد در حريم خود بارت
به خداى عليم بى همتا*حاجبى نيست غير زنگارت
خواهش گونه گون نفسانى*كرد در دام خود گرفتارت
شد خدا بينيت ز خود بينى*رفت دينداريت به دينارت
واى بر تو اگر كه مى خواهى*گرم دارى به خويش بازارت
سر تسليم بايدت بودن*گر بزارت كشند بردارت
اندرين يك دو روزه دنيا*نرسانى به خلق آزارت
تو بهشت و جهنم خويشى*تا چه خواهد كه بود اسرارت
گرچه بسيار تو بود اندك*ز اندكت مى دهند بسيارت
اى بنده خداى! به خود آى و در حضور و مراقبت مى كوش كه:
در خلوتى ز پيرم كافزوده باد نورش*خوش نكته اى شنيدم در وجد و در سرورش
گفتا حضور دلبر مفتاح مشكلاتست*خرم دلى كه باشد پيوسته در حضورش
ندانم كدام ذره بى مقدار در خواب غفلت است تا بنى آدم غافل باشد، اگر چه هيچ ذره اى بى مقدار نيست كه:
دل هر ذره را كه بشكافى*آفتابش در ميان بينى
يا ايها الانسان ما غرك بربك الكريك الذى خلقك فسويك فعدلك فى اى صوره ما شاء ركبك
قرآن كريم، صورت حقيقيه انسان كامل است و صراط مستقيم كه يهدى الى الرشد، يهدى للتى هى اقوم
ره رها كرده اى. از آنى گم*عز ندانسته اى، از آنى خوار
چز بدست و دل محمد نيست*حل و عقد خزينه اسرار
بيدار باش و از تن اسايى بر كنار باش كه:
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست*عاشقى شيوه رندان بلاكش باشد
كام حيوانى را به بى زبان ها گذار، تو كه مشمول الرحمن علم القرآن خلق الانسان عمله البيان هستى، اهل بيان باش، خاموش باش تا گويا شوى. چشم ببند تا بينا شوى. رسول الله (ص) فرمود: غضوا ابصاركم ترون. العجائب.
آب كم جوى، تشنگى آور بدست*تا بجوشد آبت از بالا و پست
به خويشتن خطاب مى كنم: اى همبازى اطفال! اى سرگرم به قيل و قال! اى اسير اصطبل و علف! اى دور از سعادت و شرف! اى محبوس در لظاى (آتش) هوى! اى محروم از جنت لقاء! عمر به بى حاصلى و بوالهوسى گذشت، چه شود كه به خود آيى و ببينى چه كسى! بل تو ثرون الحيوه الدنيا و الاخره خير و ابقى، كلا بل تحبون العاجله و تذرون الاخره ندانم چه كسى در خانه دوست رفت و نا اميد و برگشت؟!
يك صبح به اخلاص بيا بر در ما*گر كام تو بر نيامد آن گه گله كن
چه كسى سوز دلش به التهاب آمد و برد، اليقين عشق التهابش را فرو ننشاند؟
اى كه عاشق نئى، حرامت باد*زندگانى كه مى دهى بر باد
در به روى هم باز است، دربان ندارد، تعيين وقت لازم نيست، هيچ عنوان و رسم نمى خواهد، جز اين كه:
در كوى ما شكسته دلى مى خرند و بس*بازار خود فروشى از آن سوى ديگر است
كمال اصفحانى چه خوش گفته است:
بر ضيافتخانه فيض نوالت منع نيست*در گشاده است و صلا در داده ، خوان انداخته
رهرو، چه زن باشد و چه مرد، چه آسيه و مريم، چه جنيد و ابراهيم ادهم. به قول عمان سامانى:
همتى بايد قدم در راه زن*صاحب آن خواه مرد و خواه زن
غيرتى بايد به مقصد ره نورد*خانه پرد از جهان چه زن چه مرد
شرط راه آمدن نمودن قطع راه*بر سر رهرو، چه معجر، چه كلاه
سخنى چند در آداب سائر الى الله بياوريم - كه پا در كفش بزرگان كنيم و تشبه به آنان كه من تشبه بقوم فهو منهم - آرزو بر جوانان عيب نيست!
1 - قرآن كه صورت كتيبه انسان كامل - اعنى (مقصودم) حقيقت محمديه - است، به اندازه اى كه از آن بهره برده اى، به حقيقت خاتم (ص) تقرب يافته اى، اقرا و ارقه (بخوان و بالا رو).
رسول الله (ص) فرمود: ان هذا القرآن مادبه، فتعلموا مادبته ما التطعتم و ان اصفرا البيوت لجوف. اصفر من كتاب الله تعالى. پس اى اخوان صفا و خلان وفا! به مادبه اى اييد كه فيها ما تشتهى الانفس و تلذ الاعين.
2 - اى عبادالرحمن ! تا سوره فرقان از عباد الرحمن الذين يمشون على الارض تا آخر سوره، هر يك دستور العملى كاملى است.
3 - در باب سيزدهم و باب بيستم ارشاد القلوب ديلمى آمده است كه: قال النبى (ص): يقول الله تعالى: من احدث و لم يتوضا فقد جفانى، و من احدث و توضا و لم نصل ركعتين فقد جفانى، و من صلى ركعتين و لم يدعنى فقد جفانى، و من احدث و توضا و صلى ركعتين و دعانى فلم اجبه فى ما يسال من امر دينه و دنياه، فقد جفوته و لست برب جاف.
حالا كه در اين عمل سهل رخيص چنين نتيجه عظيم و نفيس است، خوشا حال آن كه از علو همت خود بعد از دادى اين دستور از حق تعالى مطلبى بخواهد كه آن را زوال و نفاد نباشد، اعنى حلوت ذكر و لذت لقا وشرف حضور بخواهد، و زبان حالش اين باشد كه:
ما از تو نداريم به غير از تو تمنا*حلوا به كسى ده كه محبت نچشيده است
4 - و كلوا و اشربوا و لا تسرفوا انه لا يحب المسرفين فضول طعام، مميت (ميرانده) قلب است و مفضى (كشاننده) به سركشى نفس ‍ و طغيان اوست، و از جل خصال مؤ من، جوع (گرسنگى) است.
نه چندان بخور كز دهانت بر آيد*نه چندان كه از ضعف جانت بر آيد
5 - همان طور كه فضول طعام، مميت قلب است، فضول كلام نيز از قلب قاسى بر خيزد. از رسول الله (ص) روايت است: لا تكثروا الكلام بغير ذكر الله، فان كثره الكلام بغير ذكر الله، قسو القلب، ان ابعد الناس من الله القلب القاسى.
6 - محاسبت نفس، كه امام كاظم (ع) فرمود: ليس منامن لم يحاسب نفسه فى كل يوم، فان عمل حسنا، استزادالله و ان عمل سيئا، استغفرالله تعالى منه و تاب اليه.
7 - مراقبت و اين مطلب عمده است. قال الله تعالى: و كان الله على كل شى رقيبا. و قال النبى (ص) لبعض اصحابه: عبدالله كانك تراه، فان لم تكن تراه، فهو يراك.
8 - الادب مع الله تعالى فى كل حال در باب چهل و نهم كتاب ارشاد القلوب ديملى آمده است: روى ان النبى (ص) خرج الى غنم له و راعيها عريان يفلى ثيابه، فلما راه مقبلا لبسها، فقال النبى (ص): امض فلا حاجه لنا فى رعايتك. فقال و لم ذلك؟! فقال: انا اهل بيت لا نستخدم من لا يتادب مع الله و لا يستحيى منه فى خلوته.
9-العزله. سلامت در عزلت است. با خلق باش و نباش.
هرگز ميان حاضر و غائب شنيده اى*من در ميان جمع ودلم جاى ديگر است
10 - التههجد، و من الليل فتهجد به نافله لك عسى ان يبعك ربك مقاما محمودا و قل رب ادخلنى مدخل صدق و اخرجنى مخرج صدق و اجعل لى من لدنك سلطانا نصيرا.
11 - التكفكر، قال الله تعالى: الذين يذكرون الله قياما و قعودا و على جنوبهم و يتفكرون فى خلق السموات و الارض، ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانك فقنا عذاب النار.
12 - ذكر الله تعالى فى كل حال قلبا و لسانا. قوله سبحانه: و اذكر ربك فى نفسك تضرعا و خيفه و دون الجهر من القول بالغدو و الاصلا و لا تكن من الغافلين ان الذين عند ربك لا يستكبرون عن عبادته و يسبحونه و له يسجدون.
13 - رياضت در طريق علم و عمل بر نهجى (شيوه اى) كه در شريعت محمديه (ص) مقرر است و بس، كه علم و عمل براى طيران به اوج كمال و عروج به معارج به منزلت دو بالند.
14 - اقتصاد يعنى ميانه روى در مطلق امور حتى در عبادت.
15 - مطلب در دو كلمه است: تعظيم امر خالق، و شفقت با خلق.
فرزانه آن كه خواهد تعظيم امر خالق
ديگر كه باز دارد از خلق شر و شورش
گفتار بسيار است ولى، دو صد گفته چون نيم كردار نيست، تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد.
و السلام على من اتبع الهدى
قم، حسن زاده آملى
21/3/1349ه.ش


پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:, :: 1:32 ::  نويسنده : ققنوس       

ايام هفته

 روز شنبه:
کوکب او زحل است و در آن روز باید تعویذاب و دعاهای بغض و جدایی و آوارگی نوشت وملک سفلی او میمون نوخ میباشد و حاکم بر ملک علوی او کفیاییل می باشد و متعلق به برج دلو میباشد و معدن او سرب می باشد و بخور او شمع سفید و لادن میباشد
 روز یکشنبه:
کوکب او شمس است و در آن روز باید تعویذات و دعاهای کار گشایی و رزق و روزی رونق بازار فتح وپیروزی بخت گشایی محبت غلبه بر دشمن طلسم دفع دشمن نوشت و ملک سفلی او ابو عبد الله سعید المذهب می باشد و حاکم بر ملک علوی روفیاییل می باشد و متعلق به برج اسد می باشد و معدن او طلا میباشد و بخور او سندروس می باشد.


 روز دوشنبه:
کوکب او قمر است ودر آن روز باید تعویذات و دعاهای باطل سحر و رزق و روزی نوشت و ملک سفلی او ابی الحارث می باشد و حاکم بر ملک علوی او جبرائیل می باشد و به برج سرطان متعلق می باشد و معدن او نقره می باشد و بخور او لبان نر میباشد.
 روز سه شنبه:
کوکب او مریخ است و در آن روز تعویذات و دعاهای شفای مریض باید نوشت و یا بغض وآوارگی دشمن نوشت و ملک سفلی او ابی محرز احمر می باشد و حاکم بر ملوک علوی سمساییل می باشد و متعلق به برج عقرب می باشد و معدن او آهن است وبخور او صندل سرخ است.
روز چهار شنبه:
کوکب او عطارد است و در آن روز تعویذات و دعاهای زبان بندی باید نوشت و ملک سفلی او یرقان و یکنی بابی العجائب می باشد و حاکم بر ملوک علوی میکاییل می باشد و متعلق به برج جوزا میباشد و معدن او جیوه است و بخور او مقبل ارزق و عنبر می باشد.
روز پنجشنبه:
کوکب او مشتری است و در آن روز تعویذات و دعاهای محبت رزق و روزی و کار گشایی و بخت گشایی و زبان بندی انجام دادو ملک سفلی او شهمورش و هو قاضی الجن می باشد و حاکم بر ملوک علوی او صر فیاییل می باشد و متعلق به برج قوس می باشد و معدن او قلع می باشد و بخور او عود وکافور می باشد.
روز جمعه:
کوکب او زهره است و درآن روز بايد تعویذات و دعاهای کار گشایی رزق و روزی محبت و باطل سحر انجام داد و ملک سفلی او ابیض می باشد و کنیه ابو الحسن زوبعه می باشد و حاکم بر ملک علوی او عنیاییل می باشد و متعلق به برج ثور می شود و معدن او مس است و بخور او مستکی می باشد.
 


پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:, :: 1:28 ::  نويسنده : ققنوس       

آيات تحبيب

حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرموده اند كه :
كسي كه اين آيات را بنويسد و با خود داشته باشد در نظر همه مردم شيرين شود و اگر بر شيريني بخواند و به حلال خود بخوراند الفت و مهرباني بينشان پيدا شود و به مطلوب رسند و هر كه بعد از نماز صبح به نيت كسي بخواند آن بيقرار و آرام گردد.



بقره 156
آل عمران 14
آل عمران 31
آل عمران 148
آل عمران 188
مائده 54
يوسف 40
طه 39 و 40
ص 32 و 33
صف 13
يا منان يا هنان يا ديان يا ارحم الراحمين
موقع نوشتن بايد بصورت مداوم، این دو نام مبارک را بر زبان آورید: يا عظيم يا عجيب


پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:, :: 1:2 ::  نويسنده : ققنوس       

چندين دعاى مهم از پيامبران

دعاى حضرت آدم عليه السلام براى مبارزه با نفس

از امام جعفر صادق عليه السلام روايت شده كه حضرت آدم به خدا از نفس شكايت كرد وحى آمد بگو:

لا حول و لا قوه الا باللّه (و به روايتى اين دعا را) يا رباه يا رباه لا يرد عضبك لاا حلمك و لا ينجى من عقوبتك الا التضرع اليك حاجتى التى ان اعطيتنيها لم يضرنى ما حرمتنى و ان حرمتنيها لم ينفعنى ما اعطيتنى اللهم انى اسئلك الفوز بالجنه و اعوذبك من النار يا ذا العرش الشامخ المنيف يا ذالجلال و الاكرام الباذخ العظيم يا ذالملك الفاخر القديم يا اله العالمين يا صريخ المستصرخين و يا منزولا به كل حاجه انكنت قد رضيت فازدد عنى رضا منك و قربنى منك زلفى و الا تكن رضيت عنى فبحق محمد و اله و بفضلك عليهم لما رضيت عنى انك انت التواب الرحيم .



دعاى حضرت يعقوب عليه السلام براى رفع غم

اين دعا براى رفع غم و تعجيل فرج و آمدن غايب يا آمدن مسافر اثر عجيبى دارد و حضرت يعقوب عليه السلام بعد از خواندن اين دعا بوى پيراهن يوسف به مشامش رسيد.

يا حسن الصحبه يا كريم المعرفه يا خير اله ائتنى بروح منك و فرج من عبدك يا من لا يعلم كيف هو الا هو يا من سد الهواء بالسماء و كبس الارض على الماء و اختار لنفسه احسن الاسماء ائتنى بروح منك و فرج من عندك .

 

دعاى حضرت خضر عليه السلام به جهت دفع از سوختن و غرق شدن

هر روز بخوانيد:

يا شامخا فى علوه يا قريبا فى دنوه يا مدانيا فى بعده يا روفا فى رحمته يا مخرج النبات يا دائم الثبات يا محيى الاموات يا ظهر اللاجئين يا جار المستجيرين يا اسمع السامعين يا ابصر الناظرين يا صريخ المتصرخين يا عماد من لا عماد من له يا سند من لا سند له يا ذخر من لا ذخر له و يا حرز من لا حرز له يا كنز الضعفاء يا عظيم الرجاء يا منقذ الغرقى يا منجى الهلكى يا محيى الموتى يا امان الخائفين يا اله العالمين يا صانع كل مصنوع يا جابر كل كسير يا صاحب كل غريب يا مونس ‍ كل وحيد يا قريبا غير بعيد يا شاهدا غير غايب يا غالبا غير مغلوب يا حى حين لا حى يا حى محيى الموتى يا حى لا اله الا اللّه .

 

دعاى عظيمى از حضرت داوود عليه السلام

چون داوود بر وصف تحميد اين دعا را خواند از حضرت عزت وحى آمد كه ملائكه كرام الكاتبين را از بسيارى نوشتن ثواب اين دعا به زحمت انداختى :

اللهم لك الحمد دائما مع دوامك و لك الحمد باقيا مع بقائك و لك الحمد خالدا مع خلودك و لك الحمد كما ينبغى لكرم وجهك و عز جلالك يا ذالجلال و الاكرام برحمتك يا ارحم الراحمين .

 

دعاى بزرگى كه حضرت عيسى عليه السلام به بركت آن به آسمان رفت

از امام صادق عليه السلام روايت شده كه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله فرمود: يهود جمع شدند عيسى عليه السلام را بكشند جبرئيل او را به بال خود پوشانيد چون عيسى به بالا نظر كرد اين دعا را در درون بال جبرئيل نوشته ديد. پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله فرمود: به خدايى كه جانم در دست اوست هر مومنى كه با اخلاص اين دعا را بخواند عرش مجيد و هفت آسمان و زمين تمام به حركت آيد و خداى متعال به فرشتگان گويد: شما گواه باشيد كه من دعاى او را استجاب كردم و آنچه او در دنيا و آخرت خواست به او بخشيدم .

اللهم انى ادعوك باسمك الواحد الاعز و ادعوك اللهم باسمك الصمد و ادعوك اللهم باسمك الكبير العظيم الوتر و ادعوك باسمك الكبير المتعال الذى ثبت اركانك كلها ان تكشف عنى ما اصبحت و امسيت فيه .

 

دعاى پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله در جنگ خيبر

اين دعا را جبرئيل در جنگ خيبر آورد:

اللهم انى اسئلك تعجيل عافيتك و صبرا على بليتك و خروجا من الدنيا الى رحمتك .



چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, :: 23:48 ::  نويسنده : ققنوس       

چرا ما دعا می کنیم و خدا مستجاب نمی فرماید؟

از آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) سؤال کردند که چرا ما دعا می کنیم و خدا مستجاب نمی فرماید؟
فرمودند: دلهای شما به هشت صفت خیانت کرده است.

(۱) اینکه خدا را شناخته و لیکن حق او را اداء نمی کنید آنگونه که واجب نموده است.پس شناسائی شما سودی ندارد.

(۲) اینکه ایمان به رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) آورده اید و لیکن بر خلاف سنت او عمل می کنید.

(۳) اینکه کتاب خدا را می خوانید و لیکن به آن عمل نمی کنید و میگوئید شنیدیم و اطاعت میکنیم ولی مخالفت می کنید.



(۴) اینکه گفتید از آتش می ترسیم ولیکن در تمام اوقات با گناه کردن اقدام به آتش رفتن می کنید.پس ترس شما کجا ست؟

(۵) اینکه شما گفتید مایل به بهشت رفتن هستیم و حال اینکه هر لحظه کارهائی انجام می دهید که شما را از بهشت دور می کند.پس میل شما چه شد؟

(۶) اینکه نعمت های خدا را می خورید و مصرف می کنید ولیکن شکر خدا را بر آن نعمت ها نمی گذارید.

(۷) اینکه خدا شما را امر کرده که دشمن شیطان باشید و فرمود شیطان دشمن آشکار شما است.پس شما نیز با او دشمن باشید ولیکن شما با او اظهار دشمنی می کنید بدون اینکه به او پشت کنید و دنبالش می روید، بدون اینکه از فرمانش سرپیچی کنید.

(۸) اینکه عیوب مردم را جلوچشم خود قرار داده و عیوب خود را پشت سر انداخته اید، کسانی را ملامت می کنید که شما خودتان سزاوارترید به ملامت و سرزنش نسبت به آنان .

پس چگونه بااین حالات دعای شمامستجاب شود حال اینکه شما درهای دعا را برروی خود بسته اید.پس بترسید از خدا و اعمال خود را اصلاح کنید و دلهای خود را خالص وپاک گردانید و امربمعروف و نهی از منکر نمائید تا خداوند دعاهای شما را مستجاب کند. (۱)

(۱) سفینة البحار ، ج ۱ ، دعا 



صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

 
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علوم غریبه و آدرس ghoghnous.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 9
بازدید کل : 54977
تعداد مطالب : 40
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1