علوم غریبه
چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, :: 22:29 :: نويسنده : ققنوس
علم حروف أبجد و اقسام آنمرحوم علامه حسینی طهرانی: راجع به حروف أبجَد و استنتاجات آن و استخراجات و اثرات آن طبق مطالب وارده در كتب؛ و نيز راجع به اقسام ابجد كبير و صغير و وسيط، و مقدار اهمّيّت هر يك و حساب كردن آن را، بطريق مجمل و يا مفصّل بيان فرمائيد!
مرحوم علامه طباطبائی: أبجد كبير ظاهراً از مسلّمات است؛ و آن از عدد يك تا هزار است كه به بيست و هشت حرف در زبان عرب تقسيم شده است. و در بين مسلمانان از شيعه و سنّى جاى شبهه و ترديد نيست، و علماى فريقين مانند شيخ بهاء الدّين عاملى و شيخ مُحيى الدّين عربى در اينجا سخن را بسط داده اند.
و در بين غير مسلمانان نيز ابجد كبير معروف است. و قبل از اسلام در طائفه يهود رائج و دارج بوده، و از زبان عبرى يهود، به مسلمين وارد شده است. و اتّفاقاً با آنكه زبان عبرى بيست و دو حرف بيشتر ندارد؛ و حروفات «ث خ ذ ض ظ غ» در زبان آنها نيست، و فقط حروف تهجّى را تا قَرِشَتْ دارند، معهذا به أبجد كبير معتقد بوده و تا عدد هزار را پخش بر حروف خود می كنند.
روزى در مجلسى بوديم كه در آنجا سخن از جا دادن يك تا عدد هزار در الفباى عبرى كه 22 حرف است به ميان آمد، و بعضى از مطّلعين و اهل فنّ حضور داشتند. من اعتراض كردم كه زبان عبرى، حروفات تهجّى را فقط تا قَرِشَتْ دارد و عدد تاء، چهار صد است، چگونه می توانند آنها به أبجد معترف باشند؟
گفتند: به طريق خاصّى آن شش عدد ديگر را براى محاسبه در الفباى خود وارد می كنند، تا محاسبات آنان نيز از يك شروع و به عدد هزار منتهى شود.
و در آن مجلس يك نفر از فلاسفه ژاپنى بود. با آنكه ريشه عقائد ژاپنی ها به چينی ها بر می گردد و آنها وثنى هستند، من سؤال كردم: آيا شما به حروف و تأثيرات آن معتقد هستيد؟
در پاسخ گفت: آرى، به حروف ابجد كبير معتقديم! و در اين باره كتابهائى از زمان قديم داريم كه بسيار شايان دقّت و ملاحظه است.
عجيب است كه می گويند: ژاپنی ها و چينی ها حروف الفبايشان سيصد حرف است، و بطريق خاصّى اعداد 1 تا 1000 را كه 28 عدد است بر تمام الفباى خود قسمت می كنند.
لابدّ مانند زبان فارسى كه حرف چ را ج، و حرف ژ را ز، و حرف گ را ك، و حرف پ را ب حساب می كنند، آنها نيز بسيارى از حروف خود را كه قريب المخرج می باشند حرف واحد در موقع محاسبه به شمار می آورند.
و عليهذا همانطور كه نقل هم شده است، حساب أبجد در زبان چينی ها بسيار مشكل و براى تشخيص و تعيين اعداد حروف، احتياج بتخصّص و فنّ دارند كه فقط بعضى از علماء متبحّر آنها از عهده محاسبه می توانند برآيند.
تقسيم آيه مباركه بسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ در مربّع، به حروف أبجد براى دفع أجانين و افراد مبتلاى به جنّ و جن زدگى مفيد است.
ابجد كبير آنست كه هر حرفى از حروفات بيست و هشتگانه زبان عرب، از يك تا هزار داراى عدد مخصوصى است بدين ترتيب:
أَبْجَد، هَوَّز، حُطِّى، كَلِمَن، سَعْفَص، قَرِشَت، ثَخِّذ، ضَظِغ، لَا.
البتّه هميشه همزه (أ) و الف (ا) هر يك را به عدد 1 حساب می كنند و حروفاتى كه بواسطه تشديد مكرّر است يكحرف محاسبه می نمايند، مثلًا لفظ علىّ را 110 می گويند؛ چون ع 70 و ل 30 و ى 10 است و مجموعاً می شود 110.
و كلمه قُدُّوس را 170 می گيرند؛ چون ق 100 و د 4 و و 6 و س 60 است، و دالِ مكرّر در تلفّظ حساب نمی شود.
و كلمه فَعّال را 181 مي گيرند؛ چون ف 80، ع 70، ا 1، و ل 30 است.
وليكن استثناءً كلمه جلالة الله را با آنكه لام آن تشديد دارد دو حرف حساب می كنند، و ألف الله را حساب نمی كنند؛ و بنابراين الله 66 می شود؛ چون ا 1 و ل 30 و ل 30 و ه 5 است. و بهمين جهت الله را در كتابت با تشديد نمی نويسند؛ چون لام را مكرّر می نويسند و بنابراين تشديد ندارد. و ألف را نيز نمی نويسند، بلكه بصورت دو لام مكرّر و بدون الف می نويسند، اينطور: الله، در حاليكه طبق قواعد معمولى رسم الخطّ بايد اينطور نوشته شود: الّاه.
ليكن چون رسم الخطّ عربى طبق حساب أبجد است لذا الّاه را بايد بصورت الله نوشت.
و بر همين اساس، چون حروفات مشدّد در كتابت يكحرف نوشته می شود، يكحرف محاسبه می شود. و بر همين قاعده نيز چون الف إلاه را حساب نمی كنند در كتابت إله (بدون الف) نوشته می شود، و عليهذا 36 خواهد بود.
و الف رَحْمان را نيز حساب نمی كنند، چون در كتابت رَحْمَن (بدون الف) نوشته می شود، و بنابراين 298 خواهد بود. اين راجع به أبجد كبير بود.
امّا أبجد صغير را اطلاق كنند بر عدد حروف ابجدى با طرح 9، 9 از آنها. مثلًا حرف ى عددش يك است؛ چون از عدد ى در ابجد كبير كه ده می باشد، نه واحد كم شود يك می ماند. و حرف ن عددش پنج است؛ چون پنج نه تا، از پنجاه كم شود پنج می ماند. و بنابراين، حرف ط و حرف ص و حرف ظ أصلًا عدد ندارند. چون از آنها اگر نُه نُه طرح شود هيچ نمی ماند.
و امّا أبجد وَسيط را اطلاق كنند بر حروف ابجدى كبير با طرح دوازده، دوازده از آن؛ بهمين طريقى كه در ابجد صغير ذكر شد.
و امّا أبجد أكبر را اطلاق كنند بر حروف ابجدى با تضعيف ده برابر. مثلًا حرف ى بعدد ابجد اكبر عددش صد خواهد بود، و حرف غ عددش 10000 (ده هزار) خواهد بود، و همچنين در سائر حروف بهمين منوال. پس از بيان اين مطالب، حال بايد دانست كه هر كلمه را بحروف ابجد، يا بحساب مجمل محاسبه می كنند و يا بحساب مفصّل.
مجمل آنستكه تعداد حروفات كلمه را آنچنانكه نوشته می شود بايد حساب كرد. مثلًا كلمه قدّوس چهار حرف دارد. بنابراين قدّوس 170، و فعّال 181، و يا أحَدُ يا صَمَدُ 169 خواهد بود.
و مفصَّل آنستكه تعداد حروفات كلمه را آنچنانكه تلفّظ می شود بايد حساب كرد. بنابراين هر حرفى، چون در تلفّظ بچند حرف تلفّظ می شود، بايد تمام حروفات در حساب آورده شود؛ مثلًا قدّوس چهار حرف دارد: ق د و س.
ق اينطور تلفّظ می شود: قاف، لذا بايد آنرا سه حرف حساب كرد: ق (100) ا (1) ف (80) و بنابراين، عدد قاف 181 خواهد بود.
د اينطور تلفّظ می شود: دال، لذا بايد آنرا سه حرف حساب كرد: د (4) ا (1) ل (30) و بنابراين عدد دال 35 است.
و اينطور تلفّظ می شود: واو، لذا بايد آنرا نيز سه حرف محاسبه كرد: و (6) ا (1) و (6).
س اينطور تلفّظ می شود: سين و آنرا نيز بايد سه حرف حساب كرد: س (60) ى (10) ن (50).
بنابراين، كلمه قدّوس به حساب مفصّل 349 خواهد بود؛ در حاليكه به حساب مجمل 170 محاسبه شد.
مثال ديگر: يا أحَدُ يا صَمَدُ اينطور تلفّظ می شود:
و چون آنرا مبسوط كنيم اينطور تلفّظ می شود: «يا، الف، الف، حا، دال، يا، الف، صاد، ميم، دال».
بنابراين، بايد هر يك از اين حروف را مفصّلًا بحساب آورد؛ اينطور:
10 30 1 4 1 8 80 30 1 80 30 1 1 10
ى ا أ ل ف أ ل ف ح ا د ا ل ى
30 1 4 40 10 40 4 1 90 80 30 1 1
ا أ ل ف ص ا د م ى م د ا ل
و بنابراين، مجموعاً 619 خواهد بود؛ در حاليكه همين كلمه مباركه بحساب مجمل 169 می باشد.
منبع: کتاب مهر تابان نظرات شما عزیزان: داودکریمی
![]() ساعت0:23---6 مرداد 1394
با سلام و عرض ادب و احترام
بسیار زیبا و جالب بود خسته نباشید میگم خدمت شما دوستان عزیز
|
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |
|||
![]() |